رمان چیزی برای ارامش از وحشتناک - Vahshatnak

ساخت وبلاگ

رمان چیزی برای ارامش از وحشتناک - Vahshatnak

دانلود رمان چیزی برای آرامش با فرمت کامپیوتر و اندروید

داستان عاشقانه چیزی برای ارامش

دانلود داستان عاشقانه چیزی برای ارامش

خواستم از اتاق بیرون

بروم که یک جفت جوراب گلوله شده ی بدبو توجه ام را به خود جلب
کرد آهی از سر آسودگی کشیدم خیالم راحت شده بود پس امید دیشب به خانه آمده! زیر لب
غرغر میکردم و به کندی چای مینوشیدم: به خیالم شوهر کردم اینم شد شوهر
؟
من بمیرمم
نمیفهمه! دیگه حالم از این زندگی بهم میخوره! چای را نصفه نیمه رها کردم و به سرعت لباس
پوشیدم نیم چکمه های پاشنه بلندم را به پا کردم هرچند پاشنه هایش اذیتم میکردم اما بهتر از یخ
زدن پاهایم بود! بااحتیاط از پله ها پایین رفتم و متوجه شدم شلوارم گشاد شده است، طولی نکشید که
سوار تاکسی شدم ترجیح دادم خودم
رانندگی نکنم میترسیدم تصادفی روی دهد! به قول خودم من
که شانس ندارم، تاکسی جلوی آزمایشگاه نوین توقف کرد و من پیاده شدم ساختمان کج و کوله ای
بود چندین سال پیش پدرم خودش اینجا را ساخته بود اگر پای پدرم درمیان نبود هرگز اینجا کار
نمیکردم..


دانلود رمان جدید | رمان98 نودهشتیا | دانلود رمان جدید ...
ما را در سایت نودهشتیا | دانلود رمان جدید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : roman 98ia بازدید : 243 تاريخ : چهارشنبه 1 ارديبهشت 1395 ساعت: 20:47